بوکینگ پرشیا

سایت خرید آنلاین پرواز

۹۱ مطلب در شهریور ۱۳۹۸ ثبت شده است

معبد چین سو در مالزی

معبد چین سو در مالزی

معبد غارهای چین سو یا معبد بهشت و جهنم، در دامنه‌ای صخره‌ای با شیب تند در ارتفاعات جنتینگ کشور مالزی واقع شده است.

«معبد غارهای چین سو» (Chin Swee Caves Temple) یک معبد آیین تائو است که در «ارتفاعات جنتینگ» (Genting Highlands) مالزی واقع شده و مناظر شگفت انگیزی آن را احاطه کرده‌اند. داخل معبد مجسمه‌ای از «کینگ شوی» (Qingshui) نصب شده است. او یک راهب بودایی بود که به خاطر قدرت‌های ماورا طبیعه‌اش برای ریزش باران و دور کردن ارواح خبیث، مدت‌های مدیدی به عنوان خدای استان «فوجیان» (Fujian) در کشور چین شناخته می‌شد. این معبد، مردم بومی و عبادت‌کنندگان خارجی زیادی را از سنگاپور، تایوان، اندونزی، تایلند و چین به سمت خود می‌کشاند. معبد غارهای چین سو در محوطه‌ای ۱۱/۵ هکتاری از زمین‌های صخره‌ای و جنگلی قرار گرفته که توسط گروه مؤسس جنتینگ اهدا شد. این معبد در ارتفاع ۱۴۰۰ متری از سطح دریا قرار داشته و برای دسترسی به آن باید از قله حدود ۵-۱۰ دقیقه پیاده‌روی کنید.

 

 

تاریخچه
بعد از تمام شدن ساختمان تفریحی ارتفاعات جنتینگ در سال ۱۹۷۵ که در آن زمان تنها هتلی با تفریحگاهی کوچک بود، ساخت معبد غارهای چین سو آغاز شد. «تان سری لیم» (Tan Sri Lim) با همان هدفی که برای توسعه تفرجگاه ارتفاعات جنتینگ داشت، گروهی از دوستان خود را که اکثراً از گروه و قبیله دهکده خودش در استان فوجیان چین بودند جمع کرد و نام آن را انجمن معبد غارهای چین سوی گذاشت. او برای ساخت معبد زمینی چند هکتاری را وقف کرد و شرکت‌هایش نیز مبالغ هنگفتی برای این پروژه اهدا کردند. معبد غارهای چین سو در نهایت به طور رسمی توسط وزیر حمل و نقل در ۲۹ مارس سال ۱۹۹۴ افتتاح شد. منظره‌ای که این مکان رو به تپه‌های سرسبز و جنگلی بکر داشت، با تصویر جاده‌ای پیچ در پیچ که به سمت ارتفاعات بالا می‌رفت کامل می‌شد. این منظره چنان آرامشی داشت که حتی ایستادن و تماشا کردن آن نیز بیننده را پر از صلح و صفا می‌کرد. ساخت این معبد به خاطر شیب زمین و صخره‌ای بودن آن بسیار سخت و طاقت‌فرسا بود و استفاده از ماشین‌های معمولی برای ساخت پی را ناممکن می‌ساخت. با توجه به این مسئله کارگران برای کندن پی از نیروی دستی استفاده کرده و حفره‌هایی عمیق ایجاد کردند که ساختمان را از شیب زیاد دامنه در امان نگه می‌داشت. این پروژه ۱۸ سال به طول انجامید.

 

 

ساختمان معبد
در همان بدو ورود به معبد با یک پاگودای ۹ طبقه‌ای روبه‌رو می‌شوید که با مجسمه‌هایی از بودا تزئین شده است. داخل معبد ۱۰,۰۰۰ «چراغ طلب آمرزش» (blessing lamp) نیز قرار دارد که توسط عبادت‌کنندگان برای درخواست دعایی که دارند روشن می‌شود. مجسمه کینگ‌شوی را بر اساس قوانین فنگ شویی در قسمت شمالی تالار اصلی قرار داده‌اند و نگاه آن به سمت جنوب است. در زیر مجسمه صخره‌ای طبیعی به چشم می‌خورد که جریانی مصنوعی از آن عبور می‌کند. این صخره از مجسمه حمایت می‌کند و جریان آب هم در سرتاسر سال آب خنک و تمیز را در اختیار عبادت‌کنندگان می‌گذارد.

 

 

اولین فاز معبد که در سال ۱۹۷۵ آغاز شد، از سازه‌ای پر ابهت و سنتی تشکیل می‌شود. این سازه ستون‌هایی بلند و قرمز دارد که سقفی تزئینی را حمل می‌کنند. دیوار خارجی کتیبه‌های زیادی دارد که زندگی کینگ‌شوی بزرگوار و کارهای ماورایی و انسان دوستانه‌اش را به تصویر می‌کشند. جدای از کینگ‌شوی، بازدیدکنندگان می‌توانند به نیایش با بودا و «کوان یین» (Kwan-Yin) هم بپردازند که مجسمه‌هایشان در پشت معبد ۵ طبقه قرار گرفته است. علاوه بر این امکان سفری اکتشافی در فرهنگ این سرزمین و سفری از دوزخ به بهشت در زندگی پس از مرگ بر اساس باورها و سنت‌های چینی هم وجود دارد.

 

 

دسترسی
برای دسترسی به این جاذبه زیبای مذهبی با مناظر خیره‌کننده‌اش می‌توانید از «اسکای وی» (SkyWay) یا جاده‌ای که به سمت آن کشیده شده استفاده کنید. البته برای تجربه‌ای دلپذیرتر توصیه می‌کنیم ماشینتان را در «پارکینگ آوانا اسکای وی» (Awana SkyWay Car Park) گذاشته و از آنجا سوار اسکای وی شوید تا از مناظر زیبای اطراف معبد نیز لذت ببرید. برای آنکه بتوانید به رایگان سفرتان را تا قله یا ایستگاه آوانا ادامه دهید، باید در زمان بازدید از معبد بلیطتان را سالم نگه دارید. آوانا اسکای وی هفت روز هفته از ساعت ۷ صبح تا نیمه شب کار کرده و اگر بخواهید سوار کابین‌هایی با کف شیشه‌ای شوید باید هزینه بیشتری پرداخت کنید.

 

 

بلیط قطار    خرید بلیط قطار    قیمت بلیط قطار

 

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
mohamad raziei

قبرستان پرلاشز پاریس

قبرستان پرلاشز پاریس

 

اگر هر قبرستان، داستانی را بازگو می‌کند، قبرستان پرلاشز فرانسه داستان‌هایش به‌ اندازه‌ی چند کتاب است.

هزاران روح در زمین‌های محصور در میان دیوارهای این گورستان بزرگ دفن شده‌اند. در امتداد مسیرهایی با ردیف درختان، تأثیرگذارترین نویسندگان، نقاشان، موسیقیدانان و سیاستمداران تاریخ آرمیده‌اند. بسیاری از آنان حتی بعد از مرگ هم به خلق شگفتی ادامه می‌دهند. قبرستان پر لاشز بزرگ‌ترین گورستان پاریس و شاید مشهور‌ترین و پربازدید‌ترین در جهان باشد. هرساله حدود 2 میلیون توریست به علاوه پاریسی‌ها از این باغِ چند هکتاری که 5 هزار درخت دارد و بیشتر شبیه به پارکی بزرگ است تا قبرستان، بازدید می‌کنند. غلامحسین ساعدی و صادق هدایت، از سرشناس‌ترین نویسنده‌های ایرانی در این قبرستان جای گرفته‌اند. در ادامه به معرفی برخی از سرشناس‌ترین افرادی که در این گورستان دفن هستند خواهیم پرداخت.

 

 

اونوره دو بالزاک - نویسنده (۱۸۵۰-۱۷۹۹)
بالزاک نویسنده معروف فرانسوی در قرن ۱۹ بود. یکی از مشهورترین نوشته‌های او «کمدی انسانی»، یک کتاب چند جلدی، متشکل از ۹۰ اثر است که زندگی بورژوازی را به تصویر می‌کشد. سنگ قبر بالزاک از مجسمه پرتره برنزی وی بر روی یک ستون تشکیل‌شده است. این مقبره در قسمت آرامی از قبرستان قرار گرفته و درختان و قبرهای کوچک‌تری آن را محصور کرده‌اند.

 

 

صادق هدایت - نویسنده (1951-1903)
صادق هدایت، در سال 1903 میلادی در تهران به دنیا آمد و یکی از معروف‌ترین نویسندگان و مترجمان ایرانی شناخته می‌شود. او از پیشگامان داستان‌نویسی نوین ایران به حساب می‌آید و رمان غیرمتعارف او، یعنی «بوف کور» در سال 1953 در فرانسه به چاپ رسید و سورئالیست‌ها را مجذوب خود کرد. هدایت، نویسنده‌ای بدبین و ناامید از زندگی بود و در طول تمام زندگی خود از میزان حماقت و دیوانگی بشر هراس داشت و درنهایت در سال 1951 و در پاریس، به زندگی خود خاتمه داد و در قطعه‌ی 85 قبرستان پرلاشز به خاک سپرده شد. مقبره‌ی او، سنگ سیاه رنگ ساده‌ای به شکل هِرم است و تصویر کوچکی از جغد بر روی آن دیده می‌شود که به کتاب بوف کور او اشاره دارد. غلامحسین ساعدی نیز از نویسندگان و نمایشنامه‌نویسان ایرانی مشهور بود که او را بیشتر با داستان «گاو» می‌شناسند. او به دلیل عقایدش مجبور به ترک کشور شد و در سال 1985 در پاریس درگذشت.

 

آلفونس بِرتیون - متخصص جرم‌شناسی (۱۹۱۴-۱۸۵۳)
آلفونس برتیون فرانسوی، متولد سال ۱۸۵۳، خود را وقف جرم‌شناسی کرد و کسی است که روش قانونی پیچیده‌ای برای شناسایی مجرمین به وجود آورد؛ بخش زیادی از چیزی که امروزه مورد استفاده قرار می‌گیرد. یک بند قانونی که برتیون مطرح کرد، گرفتن عکس مجرمین از زوایای روبه‌رو و نیمرخ است که امروزه به «ماگ شات» هم شناخته می‌شود. قبر برتیون با حکاکی‌های پرنقشی تزئین شده که بر اثر تماس با عوامل مختلف آسیب دیده‌اند. روی مقبره با خزه‌ها مانند پتو پوشیده شده و در پای آن ردیفی از گل‌های لاله به چشم می‌خورد.

 

ژرژ بیزه - آهنگساز (۱۸۷۵-۱۸۳۸)
بیزه یک آهنگساز فرانسوی اپرا، متولد سال ۱۸۳۸ بود. اپرای کارمِن یکی از مشهورترین آثار وی می‌باشد. او کودکی بسیار با استعداد بود که در سن ۹ سالگی توانست وارد کنسرواتوار پاریس شود. در سال ۱۸۵۷ وی توانست بورس تحصیلی «پری دو رم» (Prix de Rome) را ببرد که اجازه تحصیل هنر در رم را می‌دهد. قبر این هنرمند شهیر، مشرف به شیب تپه‌ای با درختان باشکوه بوده و در سایه‌ی یک مقبره بزرگ‌تر قرارگرفته است، اما با این وجود، سادگی آن بسیار چشم‌نواز است. در بالای قبر، ستونی سنگی با مجسمه‌ی برنزی پر نقشی از یک چنگ با حلقه‌ای به دورش، قرار داده شده است.

 

تئودور ژریکو - نقاش (۱۸۲۴-۱۷۹۱)
ژریکو یک نقاش با استعداد سبک رومانتیک بود که در سال ۱۸۲۴ در سن ۳۲ سالگی درگذشت. حتی اگر شما با آثار این استاد جوان آشنا نباشید، هیچی شکی نخواهید داشت در این‌که یک هنرمند در این گور آرمیده است. بخشی از مقبره این هنرمند مزین به نقش برجسته‌ای از اثر «تخته‌پاره‌های کشتی مدوزا» است که امروزه در موزه لوور نگهداری می‌شود.

 

 

 

فردریک شوپن - آهنگساز (۱۸۴۹-۱۸۱۰)
شوپن، آهنگساز لهستانی و یک اعجوبه در نواختن پیانو بود که در کنسرواتوار ورشو تحصیل می‌کرد. اگرچه وی نوازنده‌ای هنرمند بود، اما ترجیح می‌داد تا به تدریس و آهنگسازی بپردازد. مقبره این آهنگساز برجسته در قسمتی از تپه قرار دارد که اندکی رسیدن به آن دشوار است، اما زمانی‌که در مسیر درست باشید، پیدا کردن آن کار چندان سختی نیست. حصار پرنقشی که دور این قبر نصب شده معمولاً پوشیده از گل است.

 

جیم موریسون - خواننده و شاعر (۱۹۷۱-۱۹۴۳)
جیم موریسون خواننده‌ی اصلی گروه موسیقی «دِ دورز» (The Doors) بود که در سال ۱۹۷۱ در پاریس درگذشت. نامه‌های دست‌نویس و دسته‌های گلِ پخش شده به روی این قبر در دهه‌های ۷۰ و ۸۰، از سادگی و بی‌تکلفی آن می‌کاستند. در بالای قبر وی، مجسمه‌ای از چهره‌اش با گرافیتی‌های متعدد قرار داشت که در سال ۱۹۸۱ برای بزرگداشت دهمین سالگردش نصب شده بود. این مجسمه در سال ۱۹۸۸ دزدیده شد. امروزه مأمور امنیتی بر بالای آرامگاه از بروز رفتارهای این‌چنینی جلوگیری می‌کند.

 

ادیت پیاف - خواننده (۱۹۶۳-۱۹۱۵)
ادیت پیاف، خواننده فرانسوی، متولد سال ۱۹۱۵ است که صدایش سبب کسب عنوان یکی از برجسته‌ترین ستاره‌های فرانسه شد. محل دفن این خواننده‌ی محبوب، در مسیر باریکی منشعب شده از مسیر اصلی قبرستان می‌باشد. آرامگاه وی در میان قبرهایی شبیه به آن قرار دارد و مزین به یک مسیح مصلوب ساده است و گل‌های رزی که بازدیدکنندگان بر روی آن قرار داده‌اند، بسیار خودنمایی می‌کنند. زمانی‌که در کنار قبر پیاف ایستاده‌اید احتمال شنیدن یکی از آهنگ‌هایش که در دوردست پخش می‌شود بسیار زیاد است.

 

ژرژ رودنباخ - نویسنده (۱۸۹۸-۱۸۵۵)
شاعر و رمان‌نویس متولد بلژیک، ژرژ رودنباخ در اواخر عمرش به پاریس نقل مکان کرد. در اینجا بود که وی بر جنبش رنسانس ادبی بلژیک تأثیر گذاشت. از آثار مشهور این نویسنده می‌توان به رمان‌های «بروژ»، «شهر مرده» و «ناقوس‌بان» اشاره کرد. آرامگاه رودنباخ به سرعت چشم را به خود جذب می‌کند، زیرا که حتی در گراند پرلاشز نیز چیزی شبیه به آن پیدا نمی‌شود. همانند سبک نوشتاری دراماتیک وی، قبرش نیز پیکر مردی را به نمایش می‌گذارد که گفته می‌شود خود نویسنده است که از قبر برخاسته و گل رزی در دست دارد.

 

بلیط قطار     خرید بلیط قطار    قیمت بلیط قطار

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
mohamad raziei

دریاچه لوئیس کانادا

دریاچه لوئیس کانادا

 

شاید تاریخ و افسانه هایی که پشت این مکان است را بتوان یکی از دلایل زیبایی دریاچه لوئیس در کانادا دانست.

 

 

از زیبایی های دریاچه لوئیس در کانادا همین بس که هر آنچه از طبیعت بکر کانادا در ذهن دارید به طور یکجا و هم زمان می توان در اینجا می بینید! کوه های بلند، کاج های سربه فلک کشیده و کلبه ای در کنار آن به همراه دریاچه ای زلال در ادامه همراه ما باشید تا با زیبایی های دریاچه لوئیس در کانادا بیشتر آشنا شوید.

چرا که افسانه ها و داستان های زیبا در ایجاد حس خوب انکار نشدنی است. اینکه بومیان کانادا در چه زمانی به این منطقه پا گذاشته اند مشخص نیست اما تاریخ نام تام ویلسون را به عنوان اولین غیر بومی ( سفید پوست) که پا به این منطقه گذاشته است، ثبت کرده است. اولین زمانی که به زیبایی های دریاچه لوئیس در کانادا پی برده شده است در سال 1882 بوده است و از آن زمان نام دریاچه ماهی کوچولو بر این دریاچه گذاشته شد. اما این نام بیشتر از یک سال بر روی این دریاچه دوام نیاورد و سال بعد توسط دکتر داوسن که به همراه ویلسون برای تماشای زیبایی های دریاچه لوئیس در کانادا راهی این منطقه شده بود به زمرد دریاچه تغییر کرد. جالب است بدانید که این نام هم فقط یک سال بر روی این دریاچه ماند و این دریاچه سال بعد نام لوئیس را به خود گرفت. گفته می شود لویئس نام دختر چهارم ملکه ویکتوریاست.

 

 

در کنار این دریاچه کلبه ای دیده می شود که این منظره زیبا را تبدیل به یک تابلوی نقاشی زیبا کرده است! یک کلبه زیبا در سال 1888 به عنوان سرپناه برای ماهیگیران توسط یکی از کارمندان کانادایی اقیانوس آرام ساخته شد که البته بنایی که امروزه در کنار این دریاچه دیده می شود با آنچه ساخته شده بود متفاوت است و این بنای جدید جایگزین آن شده است.

یکی دیگر از زیبایی های دریاچه لوئیس در کانادا تغییر ظاهر طبیعت این دریاچه در فصل های مختلف سال است. از لحاظ آب و هوایی بر خلاف تصور عموم که فکر می کنند چون این دریاچه در کانادا و محصور بین رشته کوه های بلند است همیشه باید سرد باشد باید گفت که در تابستان هوای دل انگیزی را می توان در این ناحیه تجربه کرد. در جولای و آگوست دمای هوا در روز به 21 درجه سانتی گراد و در شب ها به 7 درجه سانتی گراد می رسد. البته بارش باران در تابستان در این منطقه وجود دارد و همیشه افرادی که به این منطقه می روند باید لباسی مخصوص باران با خود به همراه داشته باشند.

 

 

شاید برای ما ایرانی ها بارش برف در پاییز کمی عجیب باشد اما این امر در کانادا مخصوصا منطقه ای که دریاچه لوئیس در آن قرار گرفته غیر طبیعی نیست! به طور کلی در این منطقه پاییز کوتاه است و از ماه اکتبر مردم منتظر بارش برف می باشند. وقتی ماه نوامبر فرا می رسد دیگر بارش برف و سوز هوا شروع می شود. در روز دمای هوا در بیشترین حالت به  درجه سانتیگراد و در شب به زیر صفر می رسد و قله کوه ها از بارش برف سفید رنگ می شود. طبیعت پاییز را می توان یکی دیگر از زیبایی های دریاچه لوئیس دانست.

 

 

تصور زمستان در این دریاچه بی نظیر است! دمای حداکثر منفی 3 درجه روز و منفی 14 درجه در شب را در ماه دسامبر می توان دید. البته وقتی دمای هوا به منفی 30 درجه می رسد، ماندن در این منطقه کار هرکسی نیست! بیش از 2 متر برف خشک در طول زمستان این منطقه را می پوشاند.

 


 

و اما فصل زیبای بهار خود به تنهایی تمام زیبایی های دریاچه لوئیس در کانادا را به همراه دارد. این فصل هم زمستان است و هم تابستان و گاهی هم پاییز! اگر در این فصل به این ناحیه زیبا می روید لباس های مخصوص هر سه فصل را با خود به همراه ببرید!

 

بلیط قطار     خرید بلیط قطار    قیمت بلیط قطار

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
mohamad raziei

کاخ توپکاپی استانبول

کاخ توپکاپی استانبول

 

کاخ توپکاپی در استانبول، در لیست میراث جهانی یونسکو قرار دارد.

 

 

این کاخ تا مدت‌ها، مرکز سیاسی و نمادین امپراتوری عثمانی به حساب می‌آمد. برای آشنایی بیشتر با ویژگی‌ها و تاریخچه‌ی این بنا با ما همراه باشید. «کاخ توپکاپی» (Topkapı Palace) که آن را «توپقاپی» نیز تلفظ می‌کنند، نمادی از شهر استانبول به شمار می‌رود. این کاخ، بر فراز تپه‌ای دیدنی واقع شده و در قرن 15 میلادی، اقامتگاه و مرکز اصلی حکومتی پادشاهان عثمانی به حساب می‌آمد. ساخت کاخ توپکاپی به دستور «سلطان محمد دوم» و در سال 1459 میلادی آغاز شد و ابتدا آن را با نام «کاخ جدید» صدا می‌زدند تا با «کاخ قدیمی» واقع در «میدان بایزید» اشتباه گرفته نشود. یکی دیگر از کاخ‌های پادشاهان عثمانی، یعنی «کاخ ساحلی توپقاپی» در قرن 19 در آتش سوخت و بعد از آن، نام خود را به این کاخ جدید داد که در زبان ترکی به معنی «دروازه‌ی توپ» می‌باشد.

 


 

کاخ توپکاپی از قرن 17 میلادی به بعد، اهمیت خود را به مرور زمان از دست داد؛ زیرا پادشاهان عثمانی مایل بودند تا بیشتر در کاخ‌های جدیدتر در تنگه‌ی «بُسفُر» وقت بگذرانند. در نهایت سلطان «عبدالمجید یکم» تصمیم گرفت تا مرکز حکومت را به کاخ مدرن «دلماباغچه» انتقال بدهد که به تازگی ساخته شده بود. البته از کاخ توپکاپی همچنان به عنوان ضرابخانه، خزانه‌ی سلطنتی و کتابخانه استفاده می‌کردند. این کاخ، چندین بار در طول تاریخ گسترش پیدا کرده و مخصوصاً بعد از زلزله‌ی سال 1509 و آتش‌سوزی 1665 میلادی به طور گسترده بازسازی شده است. کاخ توپکاپی، 4 حیاط اصلی و ساختمان‌های کوچک‌تر متعددی را شامل می‌شود که هر حیاط، دروازه‌ی ورودی مخصوص به خود را دارد.

بعد از فروپاشی امپراتوری عثمانی و تأسیس جمهوری ترکیه در اواخر سال 1923 میلادی، این کاخ به موزه تبدیل شد و «وزارت فرهنگ و گردشگری» کشور ترکیه، مدیریت آن را برعهده دارد. کاخ توپقاپی، صدها اتاق را در برمی‌گیرد؛ اما بازدیدکنندگان فقط می‌توانند از مهم‌ترین آن‌ها از جمله خزانه‌داری و حرمسرا دیدن کنند. موزه‌ی این کاخ، مجموعه‌ای از سلاح و لباس‌های دوران قدیم، نگارگری عثمانی و خوش‌نویسی‌های اسلامی از جمله یکی از قدیمی‌ترین نسخه‌های خطی قرآن را به نمایش می‌گذارد. کاخ توپکاپی، در سال 1985 میلادی به لیست میراث جهانی یونسکو اضافه شد و نگهبانان نیروهای مسلح ترکیه از آن محافظت می‌کنند. این کاخ، پربازدیدترین موزه در استانبول به حساب می‌آید و سالانه حدود 3 میلیون نفر از آن بازدید می‌کنند. از آن جایی که 4 حیاط و حداقل 17 نمایشگاه مختلف در این مکان وجود دارد، بهتر است نقشه‌ی آن را از بخش ورودی بگیرید و سر فرصت از آن دیدن کنید.

 

 

باکیفیت‌ترین کاشی‌های «ایزنیک» در استانبول را می‌توان در بخش حرمسرای این کاخ مشاهده کرد که همسران و مادر پادشاه در آن سکونت داشتند. یکی دیگر از آثاری که پیشنهاد می‌کنیم بازدید از آن را از دست ندهید، «الماس قاشق‌ساز» (Spoonmaker's Diamond) است. این الماس 86 عیاری در نمایشگاه خزانه‌ی سلطنتی قرار گرفته و داستان‌های گوناگونی راجع به اصل و نسب آن وجود دارد. عده‌ای می‌گویند، این الماس را ماهی گیری فقیر در کنار ساحل پیدا کرد و از آن جایی که درباره‌ی آن چیزی نمی‌دانست، به جواهرفروشی رفت و آن را ارزان و به ارزش 3 قاشق فروخت. به همین دلیل، این نام بر آن مانده و بعدها یکی از وزیران دربار، آن را به نیابت از پادشاه خریداری کرده است.

 

 

اما عده‌ی دیگری می‌گویند که در واقع یک قاشق‌ساز، الماس را پیدا کرده بوده و بعضی دیگر معتقدند نام این الماس، از شباهتش به سطح برآمده‌ی قاشق گرفته شده است. «کتابخانه‌ی سلطان احمد سوم» (Library of Sultan Ahmed III)، در مرکز سومین حیاط کاخ واقع شده و نمونه‌ی زیبایی از معماری عثمانی در قرن 18 میلادی به شمار می‌رود. برای نمای بیرونی این بنا از سنگ مرمر استفاده شده که ظاهری شبیه به صلیب یونانی دارد و در داخل، دیوار بالای پنجره‌ها را با کاشی‌های ایزنیک قرن 16 و 17 تزئین کرده‌اند.

 

بلیط قطار     خرید بلیط قطار    قیمت بلیط قطار

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
mohamad raziei

کاخ تابستانی پکن

کاخ تابستانی پکن

 

کاخ تابستانی واقع در شمال غربی پکن، بهترین باغ امپراطوری حفظ شده در جهان است.

 

 

این کاخ در فاصله اندکی (۱۵ کیلومتر) از مرکز پکن در چین قرار دارد اما وقتی به آن می‌رسید گویی در جهان دیگری به سر می‌برید!
کاخ تابستانی پکن در سال ۱۷۵۰ ساخته شد و سبک معماری به کار رفته در آن، زیبایی در عین سادگی را به نمایش می‌گذارد. مساحت این کاخ هفتاد هزار متر مربع بوده و سه هزار خانه را در خود جای داده است. در سال ۱۸۶۰ و ۱۹۰۰ این مجموعه توسط دشمنان تخریب شد و در سال ۱۹۱۲ دوباره توسط حکومت سلسله چینگ مورد بازسازی قرار گرفت و از سال ۱۹۲۴ برای بازدید به روی گردشگران گشوده شد. شاید بتوان بدون اغراق کاخ تابستانی را زیباترین نقطه پکن دانست. همه ساختمان‌های این مجموعه به روی عموم باز نیستند اما می‌توانید بسیاری از قسمت‌های دیگر را بازدید کنید. پل‌های قوسی، تفرجگاه‌های زیبا، راهروهای تزئین شده و سالن‌های تهویه که اجازه ورود نسیم بین سازه‌ها را می‌دهند همگی در کنار هم تجربه‌ای منحصر به فرد را برای شما رقم می‌زنند.

 

 

دیدنی‌های کاخ تابستانی
بسیاری از گردشگران معتقدند بازدید از کل مجموعه حداقل یک نصف روز را پر خواهد کرد. دیدنی‌های باغ‌ها، ساختمان‌ها و آبراه‌ها کم نیستند. می‌توانید با یک قایق‌سواری ده دقیقه‌ای به دیدن یک معبد جزیره‌ای رفته و در تئاتر بازسازی شده یک اجرای باستانی چینی را تماشا کنید. با توجه به اینکه بازدید از مجموعه کاخ تابستانی شامل پیاده‌روی زیادی می‌شود، پیشنهاد می‌کنیم حتماً کفش راحت و با توجه به آب و هوا وسایل لازم را به همراه داشته باشید. در میان راه نقاط دلپذیر متعددی برای استراحت و نوشیدن و صرف میان وعده تعبیه شده است. طراحی باغ‌ها، معابد و آلاچیق‌های کاخ به صورتی انجام شده که با طبیعت در هماهنگی بوده و آرامش و لذت را برای نگاه بیننده فراهم کند. بخش‌های مختلف این مجموعه به صورت طبیعی تقسیم‌بندی شده‌اند و هر بخش برای منظور خاصی مورد استفاده قرار می‌گیرد.
در سال ۱۹۹۸ کاخ تابستانی در فهرست میراث جهانی یونسکو به ثبت رسید. یونسکو درباره این کاخ باشکوه می‌گوید: «... یک شاهکار طراحی باغ چینی. منظره طبیعی تپه‌ها و آب‌های آزاد با سادگی و زیبایی آلاچیق‌ها، تالارها، عمارت‌ها، معابد و پل‌ها هماهنگی بی‌نظیری را شکل داده است.»

 

 

بخش‌های قابل بازدید باغ سلطنتی
بخش‌های عمومی شامل چهار منطقه اصلی زیبا هستند: محوطه دربار که به سبک شهر ممنوعه طراحی شده و برای امور اجرایی مورد استفاده قرار می‌گرفت. ساختمان‌های اصلی این بخش، «دروازه کاخ شرقی»، تالار «سخاوت و طول عمر»، تالار «پرهیزکاری و هماهنگی» و تالار «طول عمر لذت بخش» هستند. محوطه جلویی تپه، با مرکزیت برج «بخور بودایی» (Tower of Buddhist Incense)، اکثر جاذبه‌های دیگر را تحت شعاع قرار می‌دهد. این مکان به عنوان پرستشگاه بودایی‌ها شهرت دارد. محوطه دریاچه و پشت تپه مناظر شگفت‌انگیزی از طبیعت و معماری را جلو چشمان شما می‌آورند.

 

 

نکات مفیدی درباره کاخ تابستانی
بهترین زمان بازدید از کاخ تابستانی فصل تابستان است. در زمستان دریاچه منجمد شده و قایق‌سواری امکان پذیر نیست.
توجه داشته باشید بلیطی که تهیه می‌کنید تنها شامل هزینه ورودی خواهد بود. در برخی نقاط مانند اپرا و قایق سواری هزینه‌های اضافه باید پرداخت شود.
قایق سواری بر روی دریاچه «کونمینگ» (Kunming) به شدت توصیه می‌شود. این سواری ۱۰ دقیقه طول کشیده و آرامش و لذتی بی‌بدیل را به شما هدیه می‌کند.
ارتفاع تپه «طول عمر» حدود ۶۰ متر است. ساختمان‌های متعددی برای تماشا بر روی آن وجود دارند.
گالری «لانگ» واقع در راهروی ارتباط دهنده سازه‌های اصلی، ویژگی‌های معماری سلسله مینگ و چینگ را بازتاب می‌دهد.
راهروی «لانگ» به طول ۷۲۸ متر بلندترین راهروی جهان به شمار می‌رود.

 

 

بلیط قطار     خرید بلیط قطار    قیمت بلیط قطار

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
mohamad raziei

کاخ پالائو گوئل بارسلونا

کاخ پالائو گوئل بارسلونا

 

پالائو گوئل یا با تلفظ اسپانیایی «پالائو گوئی»، عمارتی باشکوه به سبک مدرنیسم در شهر بارسلون است.

 

 

این کاخ  در لیست میراث جهانی یونسکو قرار دارد. برای آشنایی با معماری خلاقانه و تاریخچه‌ی این بنا با ما همراه باشید.
«پالائو گوئل» (Palau Güell) یا همان «کاخ گوئل»، یکی از اولین کارهای «آنتونی گائودی» (Antoni Gaudí) در شهر بارسلون است و یکی از باشکوه‌ترین بناهای سبک مدرنیسم یا همان نوگرایی به حساب می‌آید. این عمارت در محله‌ی «ال راوال» (El Raval) واقع شده و فقط چند متر با خیابان رامبلا فاصله دارد که یکی از خیابان های معروف بارسلون محسوب می‌شود. عمارت پالائو گوئل، یکی از شاهکارهای معماری اروپا در زمان خود به شمار می‌رفت و معمار مشهور اسپانیایی آن، تجربه‌ی شخصی و قدرت تخیل و هر آنچه که در چنته داشته را برای طراحی این بنا به کار برده است.

«اوزبی گوئل» (Eusebi Güell)، کارآفرین و کارخانه‌داری اسپانیایی بود و آنتونی گائودی را در سال 1885 میلادی انتخاب کرد تا عمارتی تماشایی را به عنوان اقامتگاه او در بارسلون برپا کند. پروژه‌ی ساخت این کاخ، یک سال بعد کلید خورد و افتتاحیه‌ی آن به مناسبت نمایشگاه جهانی سال 1888 انجام شد که آن را در بارسلونا برگزار کردند. البته ساخت این بنا هنوز به طور کامل به پایان نرسیده بود و همچنان ادامه داشت. دودکش‌های منحصر به فرد این ساختمان در سال 1895 میلادی به پشت بام آن اضافه شدند که تعدادشان به 20 مورد می‌رسد و علاوه بر زیبایی، به تهویه‌ی این عمارت نیز کمک می‌کنند. این دودکش‌ها با تکه‌های کوچک سرامیک پوشانده شده و در واقع تزئین اشیای گوناگون با تکه‌های شکسته‌ی سرامیک، تکنیک مخصوص گائودی است و آن را در بسیاری از شاهکارهای دیگر او در اسپانیا همچون پارک گوئل، کازا میلا و کازا باتیو نیز می‌توان مشاهده کرد.

 

قرار بود جلسات و گردهمایی‌های طبقه‌ی بورژوا در عمارت پالائو گوئل انجام بگیرد و همچنین مرکز فرهنگی و اجتماعی و محل اقامت خانواده‌ی اوزبی گوئل باشد. گوئل که تحت تأثیر کارهای پیشین گائودی قرار داشت، او را برای طراحی این کاخ انتخاب کرد و گائودی نیز سنگ تمام گذاشت و بخش‌هایی از نمای بیرونی این بنا، بازدیدکنندگان را به یاد کاخ‌های ونیزی می‌اندازد. در واقع این عمارت، نقطه‌ی اوج دوران جوانی آنتونی گائودی را به نمایش می‌گذارد. محله‌ی ال راوال تا محله‌ی قدیمی و خانه‌ی پدری که اوزبی گوئل به ارث برده بود، فاصله‌ی چندانی نداشت و به همین دلیل، این مکان را برای ساخت عمارتش انتخاب کرد. همچنین قرار بود کاخ گوئل را به شکل عمارتی چند منظوره و به همراه آپارتمان بنا کنند؛ اما فضایی که برای این کار در اختیار داشتند، فقط 22.18 متر بود و آنتونی گائودی، این مشکل را به بهترین شکل ممکن حل کرد و به دلیل خلاقیتی که در استفاده از فضا و نور در این مکان به کار گرفته شده، می‌توان آن را یکی از پیشگامان سبک آرت نوو یا همان هنر نو به حساب آورد.

 

 

او همچنین برای دکور این کاخ از پنجره‌های رنگی، سرامیک، کارهای چوبی و آهنی و سنگ‌کاری‌های زیبایی استفاده کرد. این بنا، 2 دروازه‌ی بیضی شکل بزرگ آهنی را نیز در برمی‌گیرد که مهمانان می‌توانستند با کالسکه مستقیماً از آن رد شوند و در زمان خودش، سیستمی خلاقانه به حساب می‌آمد. آنتونی گائودی از بهترین مصالح و متخصصان آن دوره کمک گرفت و از آن زمان، تغییر چندانی بر روی این کاخ ایجاد نکرده‌اند. به همین دلیل است که در مقایسه با سایر آثار گائودی، از پالائو گوئل به خوبی محافظت شده و توانسته شکل اولیه‌اش را حفظ کند. خاندان گوئل تا سال 1910 میلادی در عمارت گوئل سکونت داشتند و بعد از آن به یکی از خانه‌های تماشایی واقع در پارک گوئل نقل مکان کردند. در طبقه‌ی پایین کاخ گوئل، اصطبل اسب‌ها و خوابگاه خدمتکاران قرار داشت و اتاق‌های شخصی اعضای خانواده در طبقه‌ی دوم آن واقع شده‌اند. آشپزخانه، حمام و اتاق‌های کارکنان خانه نیز در بخش شیروانی این عمارت قرار گرفته‌اند.

دیزاین داخلی این ساختمان 6 طبقه، بسیار باشکوه و مجلل است و سلیقه‌ی بی‌نظیر طراحش را به نمایش می‌گذارد. سالن مرکزی، 3 طبقه و گنبدی شبیه به کاسه دارد و آنتونی گائودی، سایر اتاق‌های این کاخ را در اطراف این سالن و به گونه‌ای کاملاً کاربردی بنا کرده است. همین موضوع باعث شده تا عمارت گوئل از بیرون، به شکل مجتمعی بزرگ به نظر برسد؛ در حالی که اینطور نیست و این کاخ، فضای کوچکی را اشغال می‌کند. بعد از بازسازی سالن مرکزی، قطعات موسیقی مورد علاقه‌ی خانواده‌ی گوئل هر نیم ساعت در این مکان پخش می‌شود و ویژگی آکوستیک و انعکاس صدای فوق‌العاده‌ی آن را نشان می‌دهد. ایوان یا همان تراس پشت‌بام کاخ گوئل، 481 متر مربع وسعت دارد و بین 4 طبقه تقسیم شده است. بزرگ‌ترین آن بالای ساختمان مرکزی عمارت قرار گرفته و یک بادگیر، 14 دودکش، 4 پنجره‌ی شیروانی و چندین نورگیر را در برمی‌گیرد. طبقات دوم و سوم نیز چند پله با هم فاصله دارند و منار مخروطی شکل ساختمان در طبقه‌ی چهارم تراس واقع شده است.

 


 

گائودی با استفاده از تکنیک «ترنکادیس» (trencadís) و سرامیک‌های شکسته برای تزئین دودکش‌ها توانسته به کمک مصالح معمولی، نمای منحصر به فردی را برای این عمارت ایجاد کند. «سالن پله‌های گم شده» (Hall of Lost Steps) نیز یکی از بخش‌هایی است که به وضوح می‌توان هنر و خلاقیت گائودی برای جبران کمبود فضای کافی را مشاهده کرد. پنجره‌ی برآمده‌ی اتاق استراحت این کاخ نیز از حیاط جنوبی مشخص است و به گونه‌ای طراحی شده که حتی یک پرتوی نور را هم هدر نمی‌دهد. پس از فوت گوئل و در دوران جنگ داخلی اسپانیا، از کاخ گوئل به عنوان ایستگاه پلیس استفاده شد و یک آمریکایی ثروتمند در سال 1944 میلادی قصد داشت آن را خریداری و به کشورش منتقل کند. در نهایت دختر کوچک اوزبی گوئل، این عمارت را به این شرط به شهر بارسلون واگذار کرد که سالیانه مبلغی برای او در نظر گرفته و از کاخ به خوبی و برای امور فرهنگی استفاده شود.

 


 

درواقع می‌توان گفت که شهر بارسلون، بخش مهمی از جاذبه‌های گردشگری معروف و تماشایی خود را مدیون تکنیک ویژه‌ی آنتونی گائودی است. عمارت گوئل در سال 1984 میلادی در لیست میراث جهانی یونسکو قرار گرفت و آخرین بازسازی آن به سال 2004 برمی‌گردد که 7 سال طول کشید و آن را در سال 2011 دوباره بر روی عموم باز گذاشتند. این کاخ، تابستان‌ها از ساعت 10 صبح تا 10 شب فعالیت دارد که این زمان در زمستان به ساعت 5:30 بعد از ظهر کاهش پیدا می‌کند. همچنین این عمارت در بعضی از روزهای خاص تعطیل است و پیشنهاد می‌کنیم روزهای کاری آن را قبل از مراجعه به صورت آنلاین چک کنید. یادتان باشد با تهیه‌ی کارت بارسلونا، از 25 درصد تخفیف برای بازدید از پالائو گوئل برخوردار و از ایستادن در صف هم خلاص می‌شوید.

 

 

بلیط قطار     خرید بلیط قطار    قیمت بلیط قطار

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
mohamad raziei

غذاهای لذیذ تانزانیا

غذاهای لذیذ تانزانیا

 

شاید در نگاه اول چندان جذب ظاهر غذاهای تانزانیا نشوید اما طعم آن آب از دهان شما سرازیر می‌کند.

بیشتر غذاهای سنتی تانزانیا در سراسر آفریقای شرقی معمول هستند. پایه‌ی رژیم غذایی این کشورمواد نشاسته‌ای مانند ذرت خوشه‌ای، ارزن، پیلاف، حبوبات و آرد ذرت است. غذاهای تانزانیایی در طول سال‌ها به تدریج تنوع بیشتری پیدا کرده‌اند و از سبزیجات و میوه‌ها تا محصولات لبنی و گوشت را شامل می‌شوند. کاشفان پرتغالی گیاه نشاسته‌ای کاساوا و بادام زمینی را به اینجا آوردند که بخش حیاتی رژیم غذایی مردم را تشکیل می‌دهند.

 

 

۱. اوگالی
«اوگالی» (Ugali) غذایی است که می‌تواند غذای ملی تانزانیا محسوب شود. این خمیر سفت با آرد ذرت، پودر کاساوا، ذرت خوشه‌ای یا ارزن تهیه می‌شود و معمولاً سسی شامل ماهی، گوشت، سبزیجات پخته یا حبوبات را به همراه دارد. به طور معمولی اوگالی در یک کاسه‌ی بزرگ به صورت اشتراکی با همه‌ی افراد روی میز صرف می‌شود. یک اوگالی خوب نباید زیاد چسبناک یا خشک باشد.


 

۲. نیاما چوما
اگر یک غذا وجود داشته باشد که بتوان آن را ذاتاً تانزانیایی و به راستی مربوط به آفریقای شرقی دانست، آن غذا حتماً «نیاما چوما» (Nyama Choma) خواهد بود. نیاما چوما به معنی گوشت گریل شده است و از کباب کردن گوشت بز، ماهی یا مرغ به همراه موز کبابی یا اوگالی در کنار آن سرو می‌شود. در تهیه‌ی این غذا از گوشت تازه استفاده می‌کنند که آن را روی توری فلزی و زغال قرار می‌دهند تا به آرامی کباب شود.

 

 

۳. پیلو
«پیلو» (Pilau) غذایی است که تنها در جشن‌ها یا تعطیلات آخر هفته تدارک دیده می‌شود. برای طبخ این غذا برنج با ادویه‌جات در آب گوشت طعم‌دار شده و گاهی مرغ، گوشت، ماهی یا تخم‌مرغ آب‌پز را به آن اضافه می‌کنند. پیلو در اصل متعلق به غرب هند شناخته می‌شود، اما امروزه در نواحی ساحلی تانزانیا به غذایی محبوب تبدیل شده است. همراه پیلو عموماً «کاچومبری» (Kachumbari) سرو می‌شود که سالادی از مواد خام شامل گوجه‌فرنگی خرد‌ شده، فلفل چیلی و پیاز است.

 

 

۴. نان چاپاتی
«نان چاپاتی» (Chapatti Bread) سنتی تانزانیا مشابه نان مسطح یا «روتی» (Roti) هندی‌ها است. این نان بدون ورآمدن تهیه می‌شود و در مواد اولیه‌ی آن از بکینگ پودر یا خمیر استفاده نمی‌کنند. چاپاتی بین مناطق «سواحیلی» (Swahili) زبان تانزانیا بسیار پرطرفدار است و البته بدون شک می‌توان آن را مورد علاقه‌ی هر تانزانیایی دانست. حتی کودکان وقتی روش طبخ آن را یاد می‌گیرند ذوق زده می‌شوند و هیچ مناسبت ویژه‌ای بدون چاپاتی هرگز خاص نخواهد بود.

۵. مکمشو
«مکمشو» (Mchemsho) که به نام «تروپر» (trouper) هم شناخته می‌شود یکی از غذاهای خاص تانزانیا است و در قسمت شمالی کشور مصرف می‌شود. اگرچه غذایی بسیار خوشمزه است، اما به دلیل این که در تهیه‌ی آن مواد زیادی به کار می‌رود، جزو غذاهای روزمره‌ی مردم نیست. همچنین این مسئله باعث می‌شود در مقایسه با دیگر غذاهای محلی گران‌تر باشد. مواد لازم برای تهیه‌ی این غذا شامل هویج، سیب‌زمینی، لوبیا سبز، بادمجان، کلم، پیاز، موز، گوجه‌فرنگی، بامیه، فلفل شیرین و ادویه‌جات می‌شود. همچنین برخی افراد در تهیه‌ی آن سبزیجات را با گوشت یا ماهی مخلوط می‌کنند.

 

 

۶. ندیزی نیاما
«ندیزی نیاما» (Ndizi Nyama) یا موز سبز با گوشت یا ماهی یکی دیگر از غذاهای خوش‌طعم است که بر میز غذای تانزانیایی‌ها می‌توانید نوش جان کنید. این غذا به شکل تاس کباب با هویج، گوجه تلخ (میوه‌ای آفریقایی)، فلفل شیرین، موز، بامیه، ماهی یا گوشت تهیه می‌شود. مردم تانزانیا ندیزی نیاما را به تنهایی یا به همراه برنج یا اوگالی می‌خورند.

 

 

۷. سوپو یا ندیزی
سوپ «موز سبز» (Plantain) که به نام بومی «سوپو یا ندیزی» (Supu ya Ndizi) شناخته می‌شود، یک غذای سنتی دیگر تانزانیا است که با کوبیدن موز سبز و خمیری کردن آن و سپس پختن در آب مرغ تهیه می‌شود. این خوراک را در کاسه‌ی سوپ‌خوری سرو می‌کنند و نمک و فلفل به عنوان چاشنی به آن افزوده می‌شود.

 

 

۸. ولی نا ماهاراجه
«ولی نا ماهاراجه» (Wali na maharage) که به نام «برنج و لوبیا» می‌توان آن را ترجمه کرد، یک غذای تانزانیایی است که با ماهی، سبزیجات یا گوشت میل می‌شود. برنج اغلب با شیر یا روغن نارگیل طبخ می‌‌شود. این غذا بر اساس طعم‌های معمول شرق آفریقا تهیه می‌شود؛ اما به آسانی می‌توان دستور آن را بر مبنای موادی که در هرمحیطی یافت می‌شود تغییر داد. همچنین ادویه‌هایی مانند دارچین، هل، زیره سبز، فلفل یا چوب میخک را می‌توان چاشنی آن کرد.

 

 

۹. ندیزی کانگا
«ندیزی کانگا» (Ndizi Kaanga) موز سبز سرخ شده است که در تانزانیا بسیار طرفدار دارد. معمولاً آن را بدون شکر میل می‌کنند اما می‌توان برای اینکه طعم شیرین آن بیشتر شود کمی شکر بر روی آن پاشید. برخی نمک و فلفل به آن اضافه می‌کنند و همراه با کاچومبری آن را می‌خورند. ندیزی کانگا از خوراکی‌هایی است که در اغذیه‌فروشی‌های خیابانی خواهید دید.

 

 

۱۰. ولی وا نازی
«ولی وا نازی» (Wali wa nazi) برنجی است که با شیر نارگیل طبخ می‌شود و عمدتاً مردم سواحیلی که در سواحل اقیانوس هند زندگی می‌کنند، آن را می‌خورند. این غذای مقوی و خامه‌ای همراه با مرغ، گوشت، کاری یا ماهی صرف می‌شود. این ده غذای خوشمزه‌ی تانزانیایی نشان می‌دهند که مردم درون مرزی حبوبات، آرد ذرت، ارزن و ذرت خوشه‌ای را ترجیح می‌دهند. در حالی‌ که مردم نواحی ساحلی به ماهی و برنج طبخ شده با شیر و روغن نارگیل بیشتر علاقمند هستند.

 

 

بلیط اتوبوس     خرید بلیط اتوبوس      قیمت بلیط اتوبوس      رزرو بلیط اتوبوس

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
mohamad raziei

کشور زیبای استرالیا

کشور زیبای استرالیا

 

کشور استرالیا میزبان هزاران مکان خیره کننده است.

برخی از آنها به خاطر ویژگی های فوق العاده شان بیشتر از بقیه به چشم می آیند و مورد توجه قرار می گیرند. در اینجا 12 مکان حیرت انگیز و زیبا در استرالیا را به شما معرفی می کنیم . اگر قصد دارید برای تعطیلات به استرالیا سفر کنید حتما بازدید از چند تا از این مکان ها در برنامه ی سفر خود بگنجانید.1. جاده ی اقیانوس بزرگ Great Ocean Road
جاده ی اقیانوس بزرگ در استرالیا یک محوطهی باستانی طبیعی و زیباست که تقریبا 150 مایل در امتداد ساحل ویکتوریای جنوب شرقی کشیده شده است. تشکل های سنگ آهکی و پشت های شناخته شده به عنوان دوازده ستون حاوی پیام از این ساحل سر بر آورده اند و موجب جذب گردشگران از سراسر جهان شده اند. در اینجا یک جاده ی ساحلی واقعی که البته پس از جنگ جهانی اول ساخته شده نیز وجود دارد. رانندگی در امتداد این مسیر خوش منظره و زیبا تجربه ای دلرباست که شما هرگز آن را فراموش نخواهید کرد.

2. پل بندرگاه یا هاربر بریج Harbour Bridge ، سیدنی Sydney
ساخت پل بندرگاه سیدنی در سال 1932 به اتمام رسید و از آن زمان این پل منظره ی فوق العاده ای از شهر و بندر درخشان آن را در اختیار همگان قرار می دهد. از این پل، گردشگران می توانند چشم انداز بی نظیری به خانهی اپرای سیدنی Sydney Opera House و همچنین منطقه تجاری شهر داشته باشند. اگر از سیدنی دیدن میکنید حتما در امتداد پل به دوچرخه سوارییا پیاده روی بپردازید چون مناسب عابر پیاده تجهیز شده و برای عکاسان نیز جالب توجه است . برای ماجراجویی جسورانه تر می توانید از پل بندرگاه بالا بروید.

3. سد بزرگ ریف Great Barrier Reef
به عنوان بزرگترین سیستم صخره ای مرجانی بر روی زمین ، سد بزرگ ریف در طول سال با نمایشگاه زیر آب خود از زندگی دریایی گردشگران زیادی را به خود جذب می کند. این سد به عنوان میراث جهانی یونسکو قلمداد شده و خانهی نهنگ ها ، دلفین ها ، کوسه ها ، لاکپشت های دریایی و تعداد بیشماری از موجودات دریایی مانند مرجان های با شکوه است و منزلگاهی برای بسیاری از موجودات دریا به شمار میرود. صنعت گردشگری سالانه سه میلیارد دلار برای سد بزرگ ریف در استرالیا درآمد داشته و توریست های بین المللی به این مکان می آیند تا شاهد شکوه منظرهی آن باشند. به خاطر داشته باشید در بازدید از این سد شگفت انگیز طبیعی غواصی و تماشای جانداران زیر آب را از دست ندهید .

4. جنگل داین تری Daintree
جنگل داین تری خانه ی نود درصد از گونه های خفاش و پروانه در این قاره می باشد ، این جنگل بهشت طبیعت است. به عنوان بزرگترین جنگل انبوه در استرالیا و قدیمی ترین در جهان ، داین تری که در شمال کوئینزلند واقع شده دارای گونه های گیاهان فوق العاده ای مانند سرخس منگوله ای ، کازو واری cassowaries ، اژدهای جنگلی ، آبشارهای چشمگیر و مسیرهای پیاده روی زیادی می باشد. اگر می خواهید تعطیلات خود را در اینجا سپری کنید در کلبه های جنگلی آن اقامت کنید و از مسیرها و محوطه های جنگلی انبوه ، سرسبز ، گرمسیری و بکر آن بازدید نمایید.

5. خلیج جام شکل Wineglass
تاسمانی خانه ی بسیاری از محوطه های منحصر به فرد طبیعی است ، اما خلیج واین گلس قطعا یکی از جاذبه های طبیعی منحصر به فرد موجود در آن است . این خلیج نام خود را از شکل غیر معمولش گرفته ، اما شکل خلیجی اش باعث جذب بازدید کنندگان نیست ، بلکه این جا یک ساحل آفتابی است که باعث شده بسیاری آن را به عنوان یکی از زیباترین مکانها در استرالیا و حتی در کل دنیا بشناسند. اگر به هر نقطه از تاسمانی سفر میکنید حتما در این ساحل خیره کننده اقامت کنید.

6. پارک ملی کاکادو Kakadu National Park
منطقه شمالی استرالیا پارک ملی کاکادو را در خود جای داده که یکی از مناطق خوش منظره و زیبا در جهان است و صحنه هایی از فیلم معروف کروکودیل داندی Crocodile Dundee در آن ساخته شده و سبب شهرت جهانی آن گردیده است. این پارک در فضایی بیش از 7500 مایل مربع در منطقه ی رودخانه های تمساح گسترده شده است. بازدیدکنندگان به این مکان می آیند تا شاهد سازندهای زمین شناسی ای مانند صخره ی نورلانجی Nourlangie باشند و یا قدیمی ترین نقاشی های سنگی باستانی را که در اینجا یافت می شود ببینند. آبشارهای جیم جیم Jim Jim ، آبشارهای دوقلو و محوطه ی باراموندی جرجGorge Baramundi مناظر نفس گیری برای کشف هستند. این پارک همچنین برای گیاهان و جانوران موجود در آن شهرت زیادی دارد ، به خصوص فراوانی پرندگان. در بازدید از اینجا به هشدارهای پارک توجه کنید تا بر سر راه خود با خمره های آب شور مواجه نشوید.

7. کوه های آبی Blue Mountains
کوه های آبی زیبا در ایالت نیو ساوت ولز New South Wales قرار دارند و مرز منطقه شهری سیدنی هستند. این کوه ها یکی دیگر از میراث جهانی یونسکو در استرالیا به شمار می روند و منطقه ای که در آن قرار گرفته اند خانه ی آبشارهای خیره کننده ای مانند آبشارهای آپر ونت ورث Upper Wentworth و حیات وحش جذاب مانند خرس کوآلا هستند. حتما از صخره های موسوم به سه خواهر که فوق العاده مورد توجه گردشگران و مردم محلی هستند بازدید به عمل آورید.

8. نوسا Noosa
سواحل نوسا در امتداد ساحل سان شاین Sunshine درکوئینزلند واقع شده اند و به دوستداران سواحل چشم اندازهای زیبایی از دریای آبی فیروزه ای به همراه مناظری نفس گیر را ارائه می دهند. گردشگران از سراسر جهان برای غواصی ، اسنورکلینگ و حمام آفتاب گرفتن در زیر نور خورشید در کنار زیبایی های بیشمارش به این منطقه می آیند. در اینجا می توانید به تور تماشای نهنگ ها بروید و یا یک قایق ماهیگیری برای خود کرایه کنید . اگر از لذت بردن زیر آفتاب خسته شدید (که بعید است) می توانید به باغ وحش استرالیا واقع در نوسا بروید و شاهد بسیاری از حیوانات بومی استرالیا باشید. نوسا همچنین نقطه ی آغاز جزیره ی فریزر Fraser نیز هست ، این جزیره یکی دیگر از زیبا ترین مکان ها در استرالیاست که باید حتما از آن دیدن کنید. 

9. آبشارهای میچل Mitchell
آبشارهای میچل در پارک ملی رودخانه ی میچل در منطقه ی کیمبرلی Kimberly در غرب استرالیا واقع شده اند و منظره ی با شکوهی را برای تماشا خلق نموده اند. این آبشارها به استخر های دلربایی که در حال جنب و جوش هستند می ریزند. زیبایی این آبشارها واقعا نفسگیر است. دیدنی های قابل توجهی در مورد این پارک وجود دارد که ارزش دیدن را دارند مانند صخره های تماشایی و دره ها. اما آبشارها ستاره ی این دیدنی ها هستند.

10. اولورو Uluru
اولورو که گاهی اوقات به نام صخره های آیرز Ayersاز آن یاد می شود یک تشکل سنگ آهکی است که از زمین قرمز سوخته در منطقه ی شمالی مرکزی بالا آمده و برای مردم بومی مقدس است ، این نقطه ی زمین شناسی جذاب با غارهایی که دارای نقاشی های باستانی هستند همراه است. همچنین هزاران چشمه ی طبیعی و سوراخ آب در اطراف آن وجود دارد که بیش از 2800 فوت از زمین ارتفاع دارند. در هنگام بازدید از مناطق مرکزی استرالیا تماشای این صخره ها در سپیده دم یا هنگام غروب واقعا نفس گیر است

11. دره ی باروسا Barossa
دره ی باروسا پر از باغ های انگور آفتابی واقعا دوست داشتنی است . بسیاری از بازدید کنندگان برای بازدید از این مزارع و خصوصا تماشای برداشت در فصل برداشت به دره می آیند. اگر جایی در حوالی این دره هستید تماشای مناظر زیبای دره ی باروسا را از دست ندهید. 

12. غارهای رودخانه ی مارگارت
در حالی که باغ های انگور رودخانه مارگارت بازدید کنندگان بسیاری را به خود جذب می کند ، غارهای دیدنی و جذاب در پارک ملی لیوین Leeuwin ستاره ی واقعی این منطقه از ساحلی غربی استرالیا هستند. شهر رودخانه مارگارت در 170 مایلی جنوب شهر پرت Perth واقع شده و برای موقعیت های غواصی اش معروف است. با این حال، اگر از اینجا بازدید کردید ، حتما از غار ماموت Mammoth با اتاق های متعدد و صخره های حیرت انگیز و فسیل های جالبش دیدن کنید. این غار واقعا یکی از زیباترین مکان ها در استرالیاست که ارزش رفتن به سمت غرب و بازدید را دارد. 

 

بلیط اتوبوس     خرید بلیط اتوبوس      قیمت بلیط اتوبوس      رزرو بلیط اتوبوس

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
mohamad raziei

فستیوال بین المللی بالن ها در سوئیس

فستیوال بین المللی بالن ها در سوئیس

 

فستیوال یا جشنواره بین‌المللی بالن‌ها، برای چهلمین بار است که در سوئیس در حال برگزاری است.

 

 

می‌خواهیم با هم ببینیم که چه کارهایی می‌توان در این فستیوال انجام داد. همه‌ ما تاکنون برای یک بار هم که شده به پرواز فکر کرده‌ایم و اختراع بالن را می‌توان پیشرفتی برای این رویا دانست. به همین دلیل کشور زیبای سوئیس سالیان سال است که فستیوالی به نام بالن‌ها در «شتو دوئکس» برگزار می‌کند. شما با شرکت در این فستیوال می‌توانید صدها بالن رنگارنگ با طراحی‌های مختلف را تماشا کنید که در آسمان به پرواز در آمده‌اند. اما بالن‌ها تنها سورپرایز این فستیوال دوست داشتنی نیستند و تفریحات دیگری نیز انتظار شما را می‌کشند. با هم به سراغ این جشنواره برویم تا ببینیم چه کارهایی می‌توان در آنجا انجام داد.


 

تماشای بالن، پاراگلایدر و تفریحات بیشتر
در طول جشنواره، شما بالن‌هایی را خواهید دید که انگار در آسمان در حال استراحت هستند، اما آن‌ها تنها دیدنی‌های فستیوال بین‌المللی بالن‌ها در سوئیس نخواهند بود. بازدیدکنندگان می‌توانند افرادی را ببینند که با چتر و پاراگلایدرها پروازهای آکروباتیک انجام می‌دهند و نهایت استعداد و توانایی‌هایشان را به نمایش می‌گذارند.

 

با تماشای آن‌ها شاید دلتان بخواهد که شما هم دست به‌کار شوید و شروع به یادگیری پرواز با آن‌ها کنید. علاوه‌بر آن، اگر با کودکی سفر می‌کنید، می‌توانید به او مژده‌ی آن را بدهید که روز 31 ژانویه، تماما متعلق به کودکان است و برنامه‌هایی ویژه‌ی آن‌ها برگزار خواهد شد.


 

پرواز با بالن
این نکته را هم باید در نظر داشته باشید که تماشای بالن‌ها تنها کاری نیست که شما انجام خواهید داد. اگر دلتان بخواهد می‌توانید به بالای آسمان شتو دوئکس رفته و کوه‌هایی که شما را از همه طرف احاطه کرده‌اند را از آسمان تماشا کنید. البته یادتان باشد که برای پرواز با بالن‌ها باید از قبل رزرو داشته باشید و هزینه آن را پرداخت نمایید.

 

قیمت: 390 فرانک سوئیس برای بزرگسالان و 195 فرانک برای کودکان زیر 15 سال (قیمت‌ها برای فستیوال بین‌المللی سوئیس در سال 2019 است و ممکن است در زمان‌های دیگر تغییر کند.)

 

درخشش شب
در راس دیدنی‌های بسیار جذاب این رویداد، قطعا بخشی به عنوان «درخشش شب» است که در روز جمعه، 2 فوریه اجرا خواهد شد. در این زمان، برخی از جذاب‌ترین و زیباترین بالن‌ها با نورپردازی زیبا در آسمان پرواز می‌کنند و البته در کنار آن‌ها، موسیقی گوش‌نوازی هم پخش خواهد شد. همه‌ی این‌ها در کنار آتش‌بازی هیجان‌انگیزی اجرا می‌شود که برای شما خاطره‌ای متفاوت خواهد ساخت.

 

 

بلیط اتوبوس     خرید بلیط اتوبوس      قیمت بلیط اتوبوس      رزرو بلیط اتوبوس

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
mohamad raziei

فستیوال دیوالی هند

فستیوال دیوالی هند

 

در واقع دیوالی را به فستیوال نورها می‌شناسند.

 

 

وقتی موج شادمانی مردم در کوچه‌ها و خیابان‌ها در هند به راه می‌افتد و همه‌جا رنگارنگ‌ و نورانی می‌شود یعنی فستیوال دیوالی از راه رسیده است.
«دیپاوالی» (Deepavali) یا «دیوالی» (Diwali) بزرگ‌ترین و نورانی‌ترین فستیوال آیین هندو است. «دیپ» (deep) به معنی نور و «آوالی» (avali) به معنی ردیف بوده و بدین ترتیب دیوالی را می‌توان معادل با ردیفی از نورها دانست. در این روز، تمام خانه‌ها و مغازه‌ها با نورها و چراغ‌های مختلف تزئین شده و آتش‌بازی آسمان را نورانی می‌کند. بعد از این شلوغی و هیاهو، خانواده‌ها در لحظاتی آرامش‌بخش دورهم جمع می‌شوند و چراغ نفتی «دیا» (diya) را روشن می‌کنند و «لاکشمی» (Lakshmi)، الهه‌ی ثروت، را فرا می‌خوانند تا آرزوهای آنان را برآورده سازد. فستیوال دیوالی به مدت چهار روز بوده و در پانزدهمین روز ماه هندوی «کارتیک» (Kartik) برگزار می‌شود که هر سال تغییر می‌کند و معمولاً همزمان با اواخر اکتبر یا اوایل نوامبر می‌شود. هر یک از چهار روز فستیوال دیوالی رسومات مخصوص به خود را دارد. آنچه که در تمام این جشن‌ها ثابت می‌ماند پاسداشت زندگی، خوشی و نیکی است.

 


 

تاریخچه‌ی دیوالی به هند باستان بازمی‌گردد که جشن مهم برداشت محصول به شمار می‌آمد. البته داستان‌های مختلفی درباره‌ی سرآغاز فستیوال دیوالی روایت می‌شود. برخی معتقدند دیوالی به مناسبت جشن ازدواج لاکشمی و «لرد ویشنو» برپا شده بود و برخی دیگر دیوالی را به مناسبت تولد لاکشمی جشن می‌گیرند. در این روز در اکثر خانه‌های هندو، «لرد گانشا» (Lord Ganesha) خدایی با سر فیل که نماد فرخندگی و دانایی است، مورد ستایش قرار می‌گیرد. در دیگر آیین هندو، یعنی «جین» (Jainism)، دیپاوالی واقعه‌ی دست یافتن بنیانگذار این آیین به سعادت ابدی در بهشت موعود را هم نشان می‌دهد. در روایت دیگری از دیوالی آن را مربوط به بازگشت «لرد راما» (Lord Rama) از تبعیدی ۱۴ ساله و شکست پادشاه بدذات، «راوانا» (Ravana)، می‌دانند. به همین دلیل مردم «آیودهیا» (Ayodhya)، پایتخت راما، به خاطر بازگشت پادشاه در سراسر امپراطوری فانوس‌های سفالی موسوم به دیا روشن کرده و ترقه و آتش‌بازی راه می‌انداختند.
هر روز از فستیوال دیوالی افسانه‌ی خود را داراست. اولین روز از فستیوال «ناراکا چاتورداسی» (Naraka Chaturdasi) نام دارد و به شکست دادن شیطان «ناراکا» (Naraka) توسط «لرد کریشنا» (Lord Krishna) و همسرش اشاره دارد. «آماواسیا» (Amavasya) دومین روز از دیوالی است که به پرستش لاکشمی اختصاص دارد و او در این روز آرزوهای مریدان خود را برآورده می‌کند. همچنین در این روز از افسانه‌ی لرد ویشنو یاد می‌شود که با اندام کوتوله‌ی خود «بالی» (Bali) را شکست و او را به جهنم فرستاد. بالی اجازه داشت تنها یک روز در سال به زمین بازگردد تا میلیون‌ها چراغ روشن کند و تاریکی و جهالت را با نور عشق و دانایی از بین ببرد. روز سوم به نام «کارتیکا شودا پادیامی» (Kartika Shudda Padyami) همان روزی است که بالی به لطف لرد ویشنو اجازه خروج از جهنم و بازگشت به زمین را پیدا می‌کند. روز چهارم «یاما دویتیا» (Yama Dvitiya) نام دارد و در این روز خواهرها، برادران خود را به خانه‌شان دعوت می‌کنند. برخی دیوالی را فستیوالی پنج روزه عنوان می‌کنند چون جشن «دهان‌تراس» (Dhanteras) که دو روز قبل از فستیوال نورها برپا می‌شود را با آن یکی می‌دانند. «دهان» (dhan) به معنی ثروت و «تراس» (teras) به معنی سیزدهمین است و این جشن برای پاسداشت ثروت و کامیابی برگزار می‌کنند.

 


 

هر آیینی در فستیوال دیوالی معنا و افسانه‌ای دارد. مردم معتقدند نورانی کردن خانه‌ها و روشن کردن آسمان با فشفشه‌ها، نشانه‌ی احترام به خدایان و برای دستیابی به سلامتی، ثروت، دانایی، صلح و موفقیت است. برخی می‌گویند صدای آتش‌بازی، لذت و خوشی مردم روی زمین را به خدایان نشان می‌دهد و آن‌ها را از شکرگزاری مردم از نعمت‌های روی زمین مطلع می‌سازد. یک دلیل علمی هم برای آتش‌بازی وجود دارد؛ اینکه گازهای مضر ایجاد شده توسط حشرات مانند پشه را که بعد از باران فراوان می‌شوند را از بین برده یا دفع می‌کنند.

 


 

از دیگر رسومات فستیوال دیوالی بخشیدن و فراموش کردن اشتباهات یکدیگر است. دیوالی را جشنی برای تحکیم همبستگی می‌دانند و سخت‌ترین قلب‌ها را نرم می‌کند. مردم یکدیگر را در آغوش می‌گیرند؛ با لذت در کنار هم وقت می‌گذارنند؛ لباس‌های نو خریداری می‌کنند و تاجران دفترهای حساب جدید خود را به امید موفقیت در کسب و کار آغاز می‌کنند.رسم دیگر دیوالی بیدار شدن در صبح زود بوده که موهبتی برای سلامتی، انضباط، اخلاق، بهره‌وری بیشتر در کار و ارتقای روحی شمرده می‌شود. روشن کردن چراغ‌ها به امید افروختن نور در قلب و روح انسان صورت می‌گیرد و مردم معتقدند آرام نشستن و متمرکز کردن ذهن در این فضا روح را جلا می‌بخشد.

 

 

بلیط اتوبوس     خرید بلیط اتوبوس      قیمت بلیط اتوبوس      رزرو بلیط اتوبوس

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
mohamad raziei

فستیوال یخ و برف هاربین چین

فستیوال یخ و برف هاربین چین

 

فستیوال یخ و برف هاربین بزرگ‌ترین و مهم‌ترین جشنواره‌ی آثار یخی چین است.

 

 

صدها هزار نفر از مردم بومی و بازدیدکنندگان خارجی از سراسر جهان را به خود جذب می‌کند. «فستیوال یخ و برف هاربین» (Harbin Ice and Snow Festival) اولین بار در سال ۱۹۸۵ در شهر هاربین برپا شد. از اوایل ماه ژانویه تا ماه مارس می‌توانید در این فستیوال شرکت کنید و بهترین مجموعه‌های هنری یخی را در آن ببینید. مکان‌های برگزاری فستیوال «جزیره خورشید» (Sun Island)، «دنیای یخ و برف» (Ice and Snow World) و «پارک ژائولین» (Zhaolin Park) هستند. موقعیت جغرافیایی شهر هاربین در شمال شرقی چین به گونه‌ای است که آب و هوای آن سرد بوده و این وجود مقادیر فراوانی یخ و برف طبیعی را موجب می‌شود.

 

این شهر یخی مهد هنرهای یخی و برفی است و مجسمه‌های هنری و بدیعی که در آن ساخته می‌شوند، شهرت دارند. البته «فستیوال فانوس یخی» (Ice Lantern Festival) پیش از فستیوال یخ و برف هاربین وجود داشت و هنوز در بین کسانی که هر سال به این شهر سفر می‌کنند بهترین رویداد به شمار می‌رود.
اولین فانوس‌های یخی را مردم شمال شرقی چین در زمان «سلسله چینگ» (Qing Dynasty) در فصل زمستان ساخته و استفاده می‌کردند. روستاییان و ماهیگیران فانوس‌های یخی را به عنوان نورافکن‌های ماهیگیری و غیره در ماه‌های زمستان به کار می‌بردند.

 

در آن زمان برای ساخت فانوس یخی به سادگی آب را درون سطل ریخته و در هوای سرد بیرون می‌گذاشتند تا یخ بزند. سپس به آرامی به آن گرما می‌دادند و تا قبل از اینکه یخ کاملاً آب شود، آن را جدا می‌کردند که شکل سطل را به خود گرفته بود. در بالای آن سوراخی ایجاد کرده و با تراشیدن یخ، آن را به شکل ظرف توخالی در می‌آوردند. در نهایت شمعی در فضای خالی قرار می‌دادند که تبدیل به فانوسی محافظت شده در مقابل باد شد.

 

 

این فانوس یخی در تمام نواحی اطراف شهر به تدریج طرفداران بسیاری پیدا کنید. مردم فانوس‌های یخی را بیرون از خانه‌های خود قرار می‌دادند یا در برخی از جشن‌های سنتی کودکان با آن‌ها سرگرم می‌شدند. بنابراین این اتفاق سرآغاز فستیوال یخ هاربین بود. اگرچه در طول زمان تغییرات بسیاری در تکنیک‌ ساخت فانوس یخی آن ایجاد شد و اکنون آثاری خلاقانه، ظریف و هنری را در این فستیوال مشاهده می‌کنید.


 

امروزه در این فستیوال شاهد مجموعه‌ای از ساخته‌های قالبی با یخ و برف و همراه با نورپردازی و موسیقی‌های جذاب خواهید بود؛ از معماری بناهای یخی گرفته تا گل‌ها و مجسمه‌ها. فستیوال یخ و برف هاربین علاوه بر نمایش آثار هنری، به یک رویداد فرهنگی بین‌المللی سالیانه تبدیل شده است. هر سال جمعی از ماهرترین مجسمه‌سازان و طرفداران این هنر از آمریکا، کانادا، ژاپن، سنگاپور، روسیه، چین و غیره در این جشنواره حضور پیدا کرده و با هم به رقابت و تعامل در دنیای یخ و برف می‌پردازند. فانوس‌های یخی هاربین در بسیاری از شهرهای اصلی چین و همینطور کشورهای دیگری در آسیا، اروپا، آمریکای شمالی، آفریقا و اقیانوسیه به نمایش گذاشته می‌شوند. بیش از چهل سال است که منابع طبیعی یخ و برف شهر بساط سرگرمی و لذت بازدیدکنندگان از آن را فراهم می‌کنند.

 

در طی فستیوال مسابقات ورزشی مانند اسکیت‌ و سورتمه روی یخ هم برگزار می‌گردد. جشن‌ها، مراسم عروسی و دیگر برنامه‌ها امروزه به این دنیای یخی افزوده شده‌ که جذابیت این فستیوال بزرگ هنری، فرهنگی، ورزشی و گردشگری را افزایش داده‌اند.

 

بلیط اتوبوس     خرید بلیط اتوبوس      قیمت بلیط اتوبوس      رزرو بلیط اتوبوس

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
mohamad raziei