حتماً شما هم ماجرای غم‌انگیز رومئو و ژولیت را شنیده‌اید.

شهرت این داستان به جایی رسیده که به علت وجود «خانه‌ی ژولیت» در شهر ورونا، بسیاری از مردم از آن به عنوان «شهر عشق» یاد می‌کنند.
وقتی صحبت از داستان‌های رمانتیک می‌شود، عده‌ای ماجرا‌های تخیلی را به واقعیت ترجیح می‌دهند. برای مثال، داستان رومئو و ژولیت، شهرت جهانی دارد و آهنگ‌ها و فیلم‌های متعددی بر اساس این اثر شکسپیر ساخته شده است. «خانه‌ی ژولیت» (Casa di Giulietta) در ایتالیا یکی از مشهورترین مقاصد گردشگری شهر «ورونا» به حساب می‌آید. جالب اینجاست که شخصیت رومئو و ژولیت کاملاً تخیلی می‌باشد و جالب‌تر اینکه خانه‌ی ژولیت در ورونا هیچ ارتباطی با داستان معروفمان ندارد! با این حال گردشگران بسیاری از سراسر دنیا به این مکان می‌آیند تا قدردانی خود را نسبت به این داستان تأثیرگذار نشان بدهند. درواقع این نمایش رمانتیک، مهم‌ترین دلیلی است که عده‌ای به شهر ورونا لقب «شهر عشق» را می‌دهند.


نمایش رومئو و ژولیت که در سال 1597 به چاپ رسید، در شهر ورونا اتفاق می‌افتد که در آن، 2 جوان به هم علاقه‌مند می‌شوند؛ اما به دلیل دشمنی قدیمی که بین خانواده‌های آن‌ها وجود داشته، نمی‌توانند آن را علناً اعلام کنند و همین دشمنی، باعث مرگ هر دوی آن‌ها می‌شود. در مجموع بیشتر داستان‌های شکسپیر، دنیایی ساختگی دارند و اتفاقات آن در جایی بین مرز واقعیت و تخیل قرار می‌گیرند. درواقع او معمولاً از تاریخ و فرهنگ‌های شفاهی معروفی که میان مردم وجود داشت، برای شکل دادن به روند داستان‌هایش استفاده می‌کرد. برای مثال در میان آثارش، درمورد شهرهای ایتالیایی همچون ورونا و ونیز، درمورد روم باستان و سرزمینی دورافتاده به نام «ایلیریا» و جزیره‌ای بی‌نام نوشته است که ارواح در آن رفت و آمد می‌کردند.


نمایش رومئو و ژولیت او هم از شعر «داستان غم‌انگیز رومئو و ژولیت»، اثر «آرتور بروک» (Arthur Brooke) الهام گرفته شده که در سال 1562 انتشار یافت. شعر آرتور بروک نیز به نوبه‌ی خود از آثار قدیمی‌تری از نویسندگان ایتالیایی تأثیر گرفته بود. از این میان می‌توان به «لوئیجی دا پورتو» (Luigi Da Porto) و «ماتئو باندلو» (Matteo Bandello) اشاره کرد که درمورد دو جوان عاشق به نام رومئو و ژولیت و دشمنی شدیدی نوشته‌اند که بین دو خانواده‌ی «مونتگیو» (Montecchi) و «کاپولت» (Capelletti) برقرار بوده است. البته برخلاف دو شخصیت اصلی داستان، این دو خانواده واقعاً وجود داشته و حتی دانته هم در اثر «کمدی الهی» و در بخش برزخ آن، به نام آن‌ها اشاره کرده است. شکسپیر با نوشتن این نمایشنامه، عصر جدیدی را در دراما به وجود آورد که در آن فقط درمورد پادشاه و خاندان سلطنتی صحبت نمی‌شود و زندگی مردم عادی نیز به همان اندازه اهمیت دارد.

قدمت خانه‌ای که درمورد آن صحبت می‌کنیم به قرن 13 میلادی برمی‌گردد و زمانی خانواده‌ی «کاپلو» (Cappello) در آن زندگی می‌کردند که به نام ایتالیایی کاپولت شباهت بسیاری دارد و همین موضوع باعث شده بود تا مردم فکر کنند ژولیت و خانواده‌اش واقعاً در این خانه سکونت داشته‌اند. در اوایل قرن 20 میلادی، این خانه به مکانی متروکه تبدیل شد و شهر ورونا تصمیم گرفت آن را در سال 1905 از خانواده‌ی کاپلو خریداری و آن را با توجه به معماری گوتیک قرون وسطی بازسازی کند. امروزه این خانه به موزه‌ای تبدیل شده که یکی از دلایل اصلی سفر گردشگران به شهر ورونا به شمار می‌رود. البته بالکن معروف آن، یعنی همان بالکنی که رومئو در آن به عشقش به ژولیت اعتراف کرد، بخشی از ساختمان اصلی نبوده و در قرن 20 به خانه اضافه شده است.


مجسمه‌ی ژولیت در حیاط این ساختمان واقع شده و مردم بر این باورند که با دست زدن به آن، شانس در عشق به آ‌ن‌ها رو می‌آورَد و می‌توانند فرد مناسب خود را پیدا کنند. هرچند که خود ژولیت در عشق، شانس کمی داشت و درنهایت به تراژدی تبدیل شد. همچنین می‌توانید از لباس‌های دوره‌ی رنسانس و مجموعه‌ای از عتیقه‌های حکاکی شده‌ی آن دوران بازدید کنید که در موزه‌ی کوچک داخل خانه قرار گرفته‌اند. «فرانکو زفیرلی» (Franco Zeffirelli)، اقتباس سینمایی موفقی را در سال 1968 از این نمایش شکسپیر ساخت و تختی که در این فیلم به عنوان تخت ژولیت از آن در اتاق او استفاده شده نیز در این موزه قرار دارد.
تقریباً همه چیز راجع به این خانه، تخیلی است؛ اما احساسی که مردم را به سمت آن می‌کشانَد به طور قطع واقعیت دارد و می‌توان آن را از نوشته‌های روی دیواری فهمید که در پایین بالکن ژولیت قرار گرفته است. حتی گاهی پیش می‌آمد که مردم، کاغذهایی را با آدامس بر روی دیوار آن می‌چسباندند که گذشته، مشکلات و امید آن‌ها را می‌شد از روی این نوشته‌ها خواند. البته این کار به دیوارها آسیب می‌رساند و به همین دلیل، مسئولان شهر قوانین جدیدی را وضع کردند و لوح‌هایی جداشدنی برای بازدیدکنندگان قرار دادند تا بدون صدمه زدن به این جاذبه‌ی دیدنی، در رسم نوشتن نامه به معشوقشان شرکت کنند. مردم با این کار امید دارند که ژولیت برای آن‌ها افسون خوش شانسی بخواند تا بتوانند با معشوقشان تا آخر عمر با خوشحالی در کنار هم زندگی کنند.


گردشگرانی که برای بار اول به خانه‌ی ژولیت می‌روند، معمولاً از تعداد نامه‌ها و نوشته‌هایی که زمین تا سقف را می‌پوشانند، چشم‌هایشان گرد می‌شود. درواقع همین رسم نامه نوشتن و قرار دادن آن بر روی دیوار، الهام‌بخش فیلم «نامه‌هایی به ژولیت» (Letters to Juliet) بوده که یکی از توریست‌های شهر ورونا، نامه‌ای عاشقانه را پیدا می‌کند و در پاسخ، نامه‌ای به نویسنده‌ی آن می‌نویسد و به کمک او، نویسنده‌ی نامه که اکنون پیر شده، به عشق دیرین خود می‌رسد. تخیلی بودن داستان رومئو و ژولیت به هیچ وجه باعث دلسرد شدن مردم نمی‌شود؛ بلکه آن‌ها برای ادای احترام خود به قوی‌ترین ماجرای عشق جوانی در فرهنگ غرب، در روز ولنتاین (14 فوریه) و روز تولد ژولیت (17 سپتامبر)، برنامه‌های مخصوصی را در این مکان برگزار می‌کنند. از سه شنبه تا یکشنبه، از ساعت 8:30 صبح تا 7:30 عصر و در روزهای دوشنبه از 1:30 ظهر تا 7:30 بعد از ظهر می‌توانید از این مکان دیدن کنید. بازدید از حیاط این خانه رایگان است، اما برای بازدید از داخل آن باید هزینه‌ی اندکی را پرداخت کنید.


بلیط قطار

خرید بلیط قطار

قیمت بلیط قطار

برای بازدید از سایت بوکینگ پرشیا بر روی کلمه "اینجا" کلیک کنید